الوچه خوردن♥♥
سلام به فرشـــــــــــــــــــته مو طلایــــــــــــــــــــــی من
اومدم یه چند تا چیزو بگم:
روز هشتم عید بود و ما رفتیم یه سر پارک سرخه حصار و بعد از ناهار
نشسته بودیم و تنقلات میخوردیم.ما داشتیم بازی میکردیم که یه
بسته الوچه مشنبایی که درشم باز بودجلوی شما بود.شما هم
که ماشاالله که همه چیز رو سریع برمیداری و میخوری کردی دهنت.
تا سر چرخوندیم دیدیم که کلا صورت و لباست رو آلوچه ای کردی
و به محظ این که الوچه رو ازت کرفتیم زدی زیر گریه و مامان
برداشتو یه سوراخ ریزی یه سمت دیگه الوچه بهت داد و خوردی.
نـــــــــــــــــــــــــــــــوش جـــــــــــــــــــــــــــــونـــــــــــــــــــــت
فعــــــــــــــلا خداحافظ عشـــــقم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی