لگد زدن های تو
سلام عشقم!جونم.عمرم خوبی؟
میخوام از لگد زدن های تو برات بنویسم
مامانی یه مدت قبل منو صداکرد گفت بدو بیا.گفتم چیه؟گفت داداشت داره تکون میخوره.
منم سریع دییدم و اومدم و دستم رو گذاشتم رو شکم مامان.چنان لگدهایی میزدی که بیا و ببین
فکر کنم در آینده فوتبالیست خوبی بشی
یه شب بود که تقریبا آخرشب میشد من رفتم که بخوام اومدم پیشت(چون من هرشب قبل ازخواب تو و
مامانی رو میبوسم)بعد از این که یه ماچ آبدار کردمت گوشمو گذاشتم رو شکم مامانی.
نگذاشتی و نه برداشتی یه دونه لگد محکم زدی تو گوشم
به مامان گفتم:بیا و جلوی پسرتو بگیر هنوز نیومده داره میزنه تو گوش خواهرش
ازت خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ممونم که اومدی تو شکم مامانی و قرار
به خانوادمون بپیوندی
خیلی خیلی خیلی دوست دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی